مقدمه: ارتباط، از جمله مهارت های ویژه جهت کسب ارزش های والای انسانی است. فقدان این مهارت، بحرانی جدی را در بنیان خانواده ایجاب و ضرورت مداخلات ویژه رفتاری-روان شناختی را دو چندان می کند. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر رضایت زناشویی دانشجویان زن دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. روش ها: این مطالعه به روش نیمه آزمایشی همراه با مراحل پیش آزمون-پس آزمون و دوره پیگیری با گروه شاهد انجام گردید. جامعه آماری را کلیه دانشجویان زن دانشکده علوم پزشکی تشکیل دادند که از بین آن ها، 30 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت ده جلسه و هفته ای دو بار تحت آموزش مبتنی بر مهارت های ارتباطی قرار گرفت و گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های مورد نظر با استفاده از پرسش نامه رضایت زناشویی ENRICH (ENRICH Marital Satisfaction یا EMS) جمع آوری گردید و در نهایت، با استفاده از آزمون Repeated measures ANOVA در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین رضایت زناشویی گروه آزمایش از 76/8 ±,20/126 قبل از مداخله به (47/9 ±,60/155 بعد از مداخله و به (26/9 ±,60/162 در مرحله پیگیری افزایش یافت. همچنین، در گروه شاهد، میانگین رضایت زناشویی زنان از 64/10 ±,26/126 قبل از مداخله به 89/10 ±,46/124 بعد از مداخله و به 74/8 ±,40/121 در دوره پیگیری کاهش یافت (01/0 < P). تفاوت گروه آزمایش در هر سه مرحله از نظر آماری معنی دار بود، به جزء مرحله پس آزمون و پیگیری که این تفاوت معنی دار نبود (01/0 < P). نتیجه گیری: آموزش مهارت های ارتباطی با توجه به ارزش های نسبی در مواجهه با برداشت های مطلق زوجین، میزان رفتارهای تکانشی را کاهش می دهد و بر مهارت های حل مساله عقلانی زوجین می افزاید و با این فرایند، میزان رضایت زناشویی زوجین افزایش پیدا می کند و با گذشت زمان این تاثیرگذاری پا برجا خواهد ماند. در نتیجه، این راهبرد آموزشی برای کلیه متخصصان و مشاوران خانواده توصیه می گردد.